اين ترجمه از نسخه هاي خطي کتابخانه آستان قدس رضوي و متعلق به قرن پنجم هجري است که در 286 صفحه به خط کوفي با ترجمه زير نويس فارسي ثبت شده است .آن مقدار از اين ترجم? کهن که به جاي مانده است از آيه 128 سور? نساء تا آيه 84 سور? اعراف است . سور? مائده از اين اثر به همت دکتر احمد علي رجائي در سال 1350 با عنوان "سور? مائده از قران کوفي کهن با ترجم? استوار پارسي" به طبع رسيده است. در اين نسخه ترجمه کلمات قراني در زير هر کلمه به پارسي آمده است و هرجا نياز به توضيح بوده توضيح را غالبا زير ترجمه قرار داده است تا ترجمه تحت اللفظي کاملاٌ لغت به لغت محفوظ بماند.[1] در اين ترجمه بيشتر از معادل هاي فارسي و واژه ها و اصطلاحات قرآني استفاده شده و تعداد واژه هاي عربي آن بسيار کم است.[2] عليرغم آنکه اين ترجمه معمولا يک ترجمه مستقل از قران به شمار مي آيد اما يکي از محققان معاصر پس از مقايسه آن با ترجمه و تفسير طبري،آن را رونويس از ترجمه قران در تفسير طبري دانسته است که بيشتر به کار تصحيح ترجمه رسمي مي آيد.[3]
اين تفسير اثر ابوحفص نجم الدين عمر نسفى، فقيه و مفسر قرن پنجم هجرى است (538-462 ه .ق) ويژگى مهم اين ترجمه در درجه نخست در سبك نگارش آن است كه از نثر مسجع بهره جسته است و در مرحله بعد در افزودن برخى نكات تفسيرى به ترجمه است. اين كتاب از لحاظ زبانشناسى و بررسى واژگانى به سبب نثر كهن و زيبائى كه دارد مورد توجه است.[4] از نظر واژگان و تعبيرات اصيل بقدري غني است که مي تواند پشتوانه فرهنگستان زبان و ادب فارسي باشد.[5]
اين تفسير كه معروف به تفسير خواجه عبدالله انصارى است توسط ابوالفضل رشيد الدين ميبدى (م 520 ه) نگاشته شده است. در اين تفسير معانى و مفاهيم آيات قرآن در سه نوبت بيان مىگردد كه نوبت اول آن ترجمه دقيقى از قرآن است. برخى قرآن پژوهان اين اثر را از جهاتى اوج تحول ترجمه به شمار آوردهاند كه آن را تنها با تفسير ابوالفتوح رازى قابل مقايسه دانستهاند.[6] توجه ويژه ميبدى به فارسى نويسى و گزينش واژههاى معادل براى كلمات عربى در اين اثر در خور تحسين است.
"روض الجنان و روح الجنان معروف به تفسير ابوالفتوح رازى از حسين بن على بن محمدبن احمد نيشابورى" (م 550 ه) است. اين تفسير در سده ششم قمرى و پيش از سال 533 قمرى تأليف شده است. .در اين اثر، پيش از تفسير آيات ابتدا ترجمهاى تحت اللفظى و بدون توجه به تفسير ارائه شده است..
اين تفسير، از لحاظ اشتمال بر فوائد لغوى و دستورى و نثر ساده و روان، ارزش و اهميت فراوانى دارد. سبك نثر آن كهنه و به شيوه كتب علمى و اخلاقى سده پنجم هجري است و مشتمل بر بسيارى از واژهها و تعبيرات و تركيباتى است كه در نوشتههاى ديگر هم دوره آن كمتر توان جست.[7] در سال 1380 ترجمه آيات اين تفسير با عنوان "قرآن كريم با ترجمه ابوالفتوح رازى" توسط محمد مهيار تنظيم شد و توسط مؤسسه مطبوعاتى دينى قم به چاپ رسيد.
ترجمه و تفسير بصاير يمينى، تفسيرى از همه قرآن مجيد با ترجمه آيات به فارسى روان و استوار است از معين الدين محمد بن محمود نيشابورى. اين تفسير از قرن ششم و حدود سال 552 ه.ق به جاى مانده است. از آنجا كه نثر كتاب با دستور زبان فارسى انطباق بيشتر يافته است اين اثر را دنباله تحول ترجمه به شمار آوردهاند.[8] از نظر واژگان نيز انبوهي کلمه فارسي کهن در بر دارد که در مواردي شکل صرفي يا پيشوند و پسوند هاي کهن آنها تغيير کرده است.[9]
اين ترجمه تحت اللفظى متعلق به سال 556 قمرى است و ترجمه آيات در بين سطرها نوشته شده است، اين ترجمه به دست ابوعلى بن حسن بن محمد بن حسن خطيب در قريه كهكابر رى تحرير شده است.[10] ترجمه استوار و دقيق اين اثر كه نشانه هاى بارزى از لهجه رازى در قرن ششم هجرى را دربردارد از مشخصه هاى اين اثر است، هرچند اين ترجمه ، ترجمه اي تحت اللفظى است. با اين همه مترجم در بسيارى از موارد ترجمه اى آزاد از قرآن ارائه داده است.[11]
اين نسخه با شمار? 5570 در انستيتوي شرق شناس و ميراث خطي آکادمي علوم تاجيکستان نگهداري مي شود . اين اثر که داراي 526 صفحه است و شامل اکثر آيات قران است. دكتر گرمارودي که بخشي از اين ترجمه را باز نويسي و تصحيح کرده معتقد است با توجه به ويژگي هاي ظاهري و زباني اين نسخه نبايد فاصله آن به ما از هشت قرن کم تر باشد.[12] بنابراين نظر، تاريخ کتابت اين اثرحداکثر قرن هفتم هجري است.وي بخشي از ويژگي هاي اين ترجمه را که قدمت آن را مي رساند در 14 بند بر شمرده است از جمله مي توان به کار برد لغات مهجور مانند کلمه" چپلک "بجاي" نطفه" و رعايت ساختار زبان عربي در جمع بستن کلمات و هماهنگي صفت و موصوف اشاره کرد.[13] اين اثر بسيار بديع که داراي فوايد زبان شناختي ارزشمندي است ترجمه اي کاملاٌ تحت اللفظي است و ساختار زبان عربي را در جمله بندي رعايت کرده است.
قران مترجم 6315 آستان قدس رضوي،شامل نصف قران مجيد يعني از ابتداي سور? فاتحه تا پايان سور? کهف است.اين ترجمه داراي نثري سليس و روان است و به ترجمه هاي تاريخدار کهن شباهت فراوان دارد. از اين رو است که آن را در مجموع? قرآنهاي ترجمه شده در قرن هفتم به حساب آورده اند.[14] اين نسخه به سبب برخورداري از خطي خوانا و زيبا و لهجه و تلفظي كهن اهميت خاصي دارد. تلفظ برخي از كلمات مستعمل امروزي نيز در حوزه كتابت اين ترجمه نمايان است.[15]
تفسير شريف لاهيجي در قرن يازدهم هجري توسط بهاءالدين محمد بن شيخ علي شريف لاهيجي تاليف شده است او از دانشوران شيعي امامي است اين تفسير را در سال 1086 هـ . ق به رشته تحرير در آورده است.[16]
وي هدف خود را از نگارش اين اثر ارائه تفسيري ساده و مورد اعتماد در مذهب اماميه براي برادران ايماني مي داند که شواغل و موانع روزگار آنها را محروم از تحصيل علوم ديني کرده و خود را نيازمند به ترجمه قرآن مي دانند اما در حقيقت اين کتاب ترجمه نيست و مباحث آن فراتر از ترجمه است.[17] روش مفسر بدين گونه است که هر آيه را به عبارات کوتاه تقسيم مي کند و پس از ترجمه به تفسير مختصر آن مي پردازد. ترجمه آيات نه مقيد به لفظ و پاياپاي کلمات است نه از چهار چوب کلمات خارج شده و شکل تمام و کامل تفسير را پيدا مي کند. عبارات ساده و روان و خالي از تعقيد آن براي همگان قابل درک است.[18]
دربخش نسخ خطي کتابخانه آستان قدس رضوي قرآن دستنويسي به شماره 1089 از مترجمي ناشناخته وجود دارد. اين اثر که برآن تاريخ 759 هجري قمري درج شده است، ترجمه اي کامل از قرآن کريم در 953 صفحه مي باشد که توسط محمد بن ابراهيم بن محمد ملقب به منجم الثوري کتابت شده است .
اين اثر ترجمه اي محکم و استوار و خالص از قرآن و به روش تحت اللفظي است.[19] البته چون مترجم تعمد داشته که تا سر حدّ امکان تمام کلمات قرآني را به فارسي برگرداند، گاه مجبور شده کلمات قرآني اي را که در فارسي، معادل نداشته با يک عبارت و گاه يک جمله معني کند.[20] ترجمه ذيل آيات مشخص نيست که از کاتب است و يا از روي نسخه اي قديمتر، گر چه پاره اي از قرائن نشان مي دهد که زبان اين ترجمه بايد به دوره هاي مقدم بر زبان کتابت متعلق باشد.[21] مترجم غير از مواقعي که مفرّي نداشته توضيحات تفسيري داخل شده در متن ترجمه ندارد. البته حواشي تفسيري در حاشيه برخي آيات دارد. از جمله در حاشيه آيه 2 سوره مجادله، ظهار را توضيح مي دهد.[22] و در مؤخره کتاب، جدول اسماء الله را نيز دارد.[23]
تفسير گازر يا "جَلاء الاذهان و جِلاء الاحزان،" تاليف شيخ ابوالمحاسن حسين بن حسن جرجانى از دانشمندان شيعى قرن نهم يا دهم هجرى است. اين تفسير و ترجمه در واقع تلخيص تفسير ابوالفتوح رازى است، كه از نثرى روان و پخته برخوردار است. مىتوان گفت از قرن چهارم تاهشتم، او در شمار معدود كسانى است كه بخشى از آيات الهى را به فارسي روان - نه به صورت معادليابى وحفظ ساختار عربى- ترجمه كرده است.[24] البته در اين تفسير به همان اندازه که عبارات فارسي تر شده اند ، کلمات عربي گرديده اند.[25]
تفسير مواهب عليه معروف به "تفسير حسينى" اثر حسين كاشفى سبزوارى متعلق به قرن دهم هجري است و تاريخ تأليف آن را 899 قمرى ذكر كردهاند. در قسمت هاي ترجمه اي اين اثر ، شباهت هايي با ترجمه هاي کهن هست ، اما هيچگاه تقليد در کار نيست . ازنظر ساختار تابع نحو عربي است.[26] و از نظر واژگان گرايش او به کاربرد کلمات عربي بيش از ترجمه هاي گذشته است .
اين ترجمه که به قلم مخدوم لطف الله بن مخدوم نعمت الله ، معروف به مخدوم نوح(911ـ 998ه.ق)انجام گرفته است نخستين ترجمه قران در شبه قاره هند است که حدود دويست سال پيش از ترجمه شاه ولي الله دهلوي صورت گرفته است.[27] مترجم در اين اثر به بيان نکات تفسيري توجه ويژه اي داشته است و تقريباٌ در تمامي آيات نکات تفسيري و توضيحي را در لابلاي ترجمه و البته بين هلالين، بيان کرده است.(همان،143)مثلا ٌ در ترجمه "و الفجر" نوشته است: بحق صبح (يا نماز صبح،يا صبح اول محرم يا ذي الحجه) از ويژگي هاي اين ترجمه،رواني و سادگي آن است مترجم مطالب را با زباني بسيار سهل و آسان ارائه کرده است.[28] اين ترجمه از طرف انجمن ادبي هند،به مناسبت آغاز پانزدهمين قرن هجري به کوشش ابو سعيد غلام مصطفي قاسمي انتشار يافته است.
تفسير و ترجمة الخواص از ابوالحسن على بن حسن زوارهاى (متوفى نيمه دوم قرن 10 قمرى) كه در تاريخ 946 قمرى تأليف آن پايان يافته است. زواره اي هم در ترجمه قرآن و هم در تفسير آن از تفسير "مواهب عليه" كاشفى استفاده كرده است و روايات و احاديث شيعى بر آن افزوده است. از آنجا که تا زمان وى در هيچ تفسيرى اين مقدار روايت حديث شيعى گرد نيامده، اين اثر را مي توان نخستين تجليگاه عقايد و گرايشهاى شيعيان سده نهم و دهم دانست.[29]
تفسير منهج الصادقين تفسير مختصرى است از قرآن كريم كه توسط مولى فتح الله كاشانى (متوفى 988 ق) نگاشته شده است. پس در اين تفسير كار استاد خود علي بن حسن زوارهاي بر تفسير مواهب عليه را تكميل كرده و بر جنبه هاي شيعي آن تا سر حد امكان افزوده است.[30] روش مؤلف در نگارش تفسير آن است كه پس از ذكر بخشى از يك آيه ، ترجمه واژه هاي آن را همراه با اضافات تفسيرى بيان مىكند و در مواردى نيز به تفصيل نكات تفسيرى يا ادبى يا شأن نزول را بيان مىنمايد. بخش ترجمه اين تفسير تا حد زيادي پيرو نثر كاشفي در مواهب عليه است يعني واژگان فارسي و ساختار عربي، اما وي در همه جا از مواهب عليه پيروي ننموده است بلكه گاهي كلمات ترجمه را تغيير داده و بيشتر عربي كرده است. گاه نيز، سراسر عبارت را از نو نگاشته است.[31]
يکي از ترجمه هاي دقيق تحت اللفظي از قران کريم ترجمه آيت الله جمال الدين محقق خوانساري(متوفي 1125 ه.ق)است.او که مجتهدي اصولي و حکيمي متکلم و اهل دقت بود ترجمه اي بسيار متقن از قران کريم ارائه کرده است.[32] در اين اثر واژه هاي قراني با توجه به ريشه آن ها ترجمه شده است و ترجمه هر آيه درست مطابق با متن قران، واژه به واژه بلکه حرف به حرف معني شده است.و اگر در جاهائي اندک يک يا دو واژه به عنوان توضيح افزوده شده است اين واژگان توضيحي ،پس از ويراستاري ميان پرانتز گذارده شده است تا ترجمه از توضيح مشخص وجدا باشد. اخيراً اين ترجمه به همت محمد رضا انصاري محلاتي از روي نسخه اي که بيش از يک قرن پيش در هندوستان به چاپ رسيده ، تصحيح و تدقيق شده است. [33]
يكي از ترجمه هاي فارسي قرآن كه پرتيراژترين ترجمه قرآن در كشورهاى پاكستان و هند است ترجمه شاه ولي الله دهلوي (1114- 1176 هـ.ق) با عنوان «فتح الرحمن فى ترجمة القرآن» است. اين ترجمه يكى از روانترين ترجمههاى كهن پارسى از قرآن كريم است. اگرچه ترجمه تحت اللفظى است اما افزودههاى تفسيرى مانند: شأن نزول آيات و بيان مقصود از برخى مفردات نيز در حاشيه .و متن آن مشاهده مىشود. همسانى تعبيرات در ترجمه مفردات و جملات مشابه در حد بسيار بالائى مورد توجه مترجم قرار گرفته، به گونهاى كه اين ترجمه را از اين لحاظ به يك نمونه بىبديل در ترجمه كهن تبديل كرده است.[34] اسلوب و زبان ترجمه ساده و روان است ولى به دليل آنكه اين ترجمه حدوداً دو قرن و نيم انجام گرفته از نثر قديمى برخوردار است.[35]
ميرزا محمد طاهر مستوفي کاشاني ملقب به بصير الملک (1249 – 1330 هـ ق) از رجال فرهنگي دربار ناصر الدين شاه بود . از وي در حوالي سال 1311 هـ.ق (مقارن با 1270 هـ.ش) ترجمه اي از قرآن كريم چاپ كرده است.[36] اين ترجمه که پس از انتشار به عنوان قرآن بصير الملکي معروف شد سال ها مورد توجه و استقبال بوده است.[37] روش اين ترجمه تحت اللفظي و تا حدودي روان است و تطبيق ترجمه با اصل آيه به طور نسبي رعايت شده است . اين ترجمه اضافات و توضيحاتي را در ميان متن همراه دارد که از اصل ترجمه تفکيک نشده است.[38]
نقل شده كه اين ترجمه زير نظر مرحوم الهي قمشه اي (متولد 1318 هـ.ق نوشته شده است. اما با توجه به آنكه ايشان در آن زمان تنها 7 سال داشته اند اين سخن نمي تواند درست باشد.
تفسير صفي علي شاه تنها تفسير منظوم کامل قران است. مفسر و سراينده اين تفسير مرحوم ميرزا حسن ملقب به صفي علي شاه از عرفاي بنام شيعه است. وي کل اين تفسير را طي دو سال يعني از 1306 تا 1308 هجري قمري به نظم آورده است. در اين اثر دو ترجمه قران يکي به نثر و ديگري به نظم وجود دارد.ترجمه منثور آن ترجمه اي تحت اللفظي و نسبتا دقيق است و در زير متن عربي آيات شريفه قرار گرفته است.[39]
ترجمه فارسي افغاني نام ترجمه اي همراه با تفسير است که به کوشش گروهي از قران پژوهان افغانستان بر مبناي ترجمه و تفسير اردو انجام گرفته است.[40] گر چه اين ترجمه تحت اللفظي و واژه به واژه است اما به دليل آنکه ترجمه پاره اي از آيات آن شرح و تفسير نيز همراه دارد به نام تفسير کابلي شهرت يافته است. نويسنده اين اثر محمود حسن ديوبندي و شبير احمد ديو بندي است . چاپ نخست اين اثر به گفته ناشر افغاني در سال ( 1323 ه. قمري ) زير نظر هيأتي از علماي جيد اين کشور به فارسي برگردانده و در پنج مجلد چاپ شده است.[41]
قرآن مجيد با ترجمه فارسي از مترجمي ناشناس در سال 1323 ق، (1282 هـ.ق) توسط انتشارات معراجي ( معراج محمدي) در تهران منتشر شده است .اين ترجمه به روش تحت اللفظي و سبکي ساده به نگارش در آمده است. حجم توضيحات تفسيري آن متوسط و جدا شده از متن و در حاشيه قرآن ذکر شده اند. در حاشيه شمه اي از تفسير و برخي مباحث علوم القرآن مانند شأن نزول ، خواص و عدد آيات و ... آمده است . نيز در حاشيه برخي ختومات قرآني، روايات مربوطه، دو رساله در تجويد و راهنمايي براي استخاره درج شده است. به دليل آنکه مترجم روش ترجمه تحت اللفظي را برگزيده است نثر ترجمه تا حدي از نثر معيار دور شده است و شيوائي و رواني خود را از دست داده است.
روان جاويد تفسير و ترجمه کل قرآن در 5 جلد اثر ميرزا محمد ثقفي تهراني (1277 – 1363 ش) است.اين تفسير به زبان ساده و متناسب با فهم توده مردم نگاشته شده و از وارد شدن به مباحث فني و ادبي پرهيز كرده است.[42] ترجمه آيات در اين اثر ترجمه اي کاملا تحت اللفظي با رعايت ساختار زبان عربي است و مترجم تنها تلاش خود را به بر گردان دقيق و کلمه به کلمه واژه ها معطوف کرده است و در مواردي از رعايت برخي نکات ادبي غفلت کرده است مانند عدم انعکاس انحصار در ترجمه آيه پنجم سور? حمد.[43] چاپ نحست اين تفسير توسط دار الکتب الاسلاميه در سال 329 1 ه.ش در قطع وزيري انجام شد .
ترجمه شيخ محمد کاظم معزي از قران کريم ترجمه اي کلمه به کلمه و دقيق است که در سال(1337 ش )براي نخستين بار به چاپ رسيد. در اين ترجمه توجهي به اسلوب و ساختار زبان فارسي نشده است . نثر ترجمه روان و گويا نيست. با اين وجود ترجمه اي نسبتا دقيق مي باشد و از استحکام قابل توجهي برخوردار است.
اين ترجمه، توضيح و اضافات تفسيري به همراه ندارد از اين رو معناي بسياري از آيات نارسا شده است.[44] افزون بر اين اشکالاتي همچون ضعف در ساختار جمله بندي ، عدم رعايت قواعد نگارش، ترجمه نادرست فعل ماضي استمراري و حتي وجود غلط هاي چاپي را براي اين ترجمه بر شمرده اند.[45]
گرچه برخي از محققان ترجمه مرحوم معزي را آخرين ترجمه تحت اللفظي مهم و معنا دار قران کريم دانسته اند که به سبک و سياق هزارساله ترجمه تحت اللفظي قران کريم در زبان فارسي حسن ختام مي بخشد.[46] اما با توجه به ارائه چندين ترجمه تحت اللفظي ديگر پس از اين ترجمه ، که اهميت برخي از آنان از ترجمه معزي کمتر نيست ، اين سخن را بسادگي نميتوان پذيرفت.
مترجم اين اثر عباس مصباح زاده از خطاطان مشهور معاصر است.احتمال داده شد که اين اثر از ترجمه هاي عهد قاجار يا ترجمه ابو الفتوح رازي اخذ شده باشد.[47] اين اثر ترجمه اي است تحت اللفظي و پايبند به اسلوب نحو عربي از اين رو با آنکه از دقت نسبي خوبي برخوردار است و کليه کلمات و حتي ادات تأکيد را نيز ترجمه کرده است اما از سلاست و رواني لازم بر خوردار نيست. در متن ترجمه اضافات و توضيحات چنداني به چشم نميخورد اما مترجم با آوردن مطالبي در حاشيه آن سعي کرده است برخي از آيات را که نيازمند توضيح است شرح دهد.[48]
ميرزا ابو الحسن شعراني (1393ـ 1320ه.ق)از علماي به نام و جامع معقول و منقول است که کتابهاي معتبر بسياري را به فارسي ترجمه کرده است.يکي از فعاليت هاي علمي او ارائه ترجمه اي تحت اللفظي از قران کريم است.ترجمه او ترجمه اي دقيق از قران است وي کليه کلمات و افعال يک به يک ترجمه کرده است اما به دليل آنکه ساختار زبان فارسي در ترجمه رعايت نشده است از سلاست و رواني لازم برخوردار نيست.يکي از نکات قابل توجه اين ترجمه مطالب تفسيري است که در حاشيه ترجمه آمده است.اين مطالب شامل فضائل و خواص برخي از آيات (مانند 110 سور? کهف) يا تفسير آنها بنابر روايات منقول از ائمه (ع)مي باشد.در مواردي نيز واژه هاي کلمات مشکل را توضيح داده است.[49]
تفسير اثني عشري اثرحسين بن احمد حسيني شاه عبد العظيمي است(1384ـ 1318 ه ش)تفسيري است فارسي در 14 مجلد تا آخر سوره مرسلات ساده و قابل فهم براي عموم فارسي زبانان. جهت گيري اين تفسير تحليلي ،هدايتي با رويکردي لغوي و روائي است که جنبه روائي آن غلبه دارد. اين تفسير در سال هاي 1334ـ1338 نگارش يافته است.[50] در اين تفسير پيش از شرح و بيان هر آيه ترجمه اي تحت اللفظي از آن وجود دارد. در اين ترجمه که تقريبا در تمامي آيات با تفسير کوتاهي همراه است ساختار زبان عربي تا حد زيادي رعايت شده است از جمله در ترجمه افعال ماضي استمراري از دستور عربي پيروي کرده است. امتياز مهم اين ترجمه نکات تفسيري آن است که کمک شايان توجهي به خواننده فارسي زبان مي کند تا با سهولت و سرعت به مفاهيم آيات دست يابد.[51]
تفسير اطيب البيان اثر سيد عبد الحسين طيب اصفهاني (1272ـ 1370 ش)تفسيري در 14 جلد و به زبان فارسي است و از تفاسير عالمانه معاصر است که براي عموم مردم ارائه شده است.تدوين اين تفسير از سال 1341 تا سال 1359 خورشيدي يعني 18 سال به طول انجاميد و هم زمان با تدوين نيز منتشر مي شد.[52]
ترجمه آيات در اين تفسير صرف نظر از اشکالات خيلي جزئي ترجمه اي دقيق است و بسياري از اشتباهات مترجمان قران درآن وجود ندارد در گزينش واژه هاي ترجمه بجز چند موارد اندک دقت خاصي مبذول داشته اند. واژه ها و عبارات استفاده شده تقريبا امروزي و روان است. گرچه ايشان روال مشخصي در ترجمه برنگزيده است اما در مجموع ترجمه تفسير اطيب البيان ترجمه اي تحت اللفظي است که در اکثر موارد با افزودني هاي تفسيري همراه است. متأسفانه مرحوم آيت الله طيب همه آيات را ترجمه نکرده است.[53]
تفسير پرتوي از قرآن عنوان تفسيري است ناتمام از مرحوم آيت الله سيد محمود طالقاني (1286- 1385 هـ ش) اين تفسير که از آغاز قرآن تا آيه 24 سوره نساء و جزء سي قرآن را شامل مي شود تفسيري هدايتي و علمي است. چاپ جلد نخست اين تفسير در سال 1342 توسط شرکت سهامي انتشار انجام گرفته است. در اين تفسير، ترجمه آيات به صورت جداگانه و ذيل هر گروه از آيات ارائه شده است. ترجمه پرتوي از قرآن به روش تحت اللفظي يا به تعبير مفسر "فارسي تطبيقي" است انتخاب اين روش به اين علت است که ترجمه آيات از حدود معاني صريح لغات خارج نباشد. تفاوت مهم اين ترجمه با ترجمه هاي تحت اللفظي اين است که تا حد زيادي به ساختار زبان فارسي نيز توجه شده است حتي برخي از آيات به صورت معادل ترجمه شده است. يکي از ويزگيهاي ترجمه آيت الله طالقاني کاربرد «همي» در ترجمه مضارع استمراري است که اين امر اثر ايشان را به ترجمه هاي کهن شبيه مي کند. آيت الله طالقاني با اعتراف با اين حقيقت که هر چه در ترجمه قرآن دقت شود به هر لغتي در آيد نميتواند مانند آيات قرآن معجزه باشد اعلام مي دارد که هر ترجمه اي از قرآن نارساي به مقصود قرآني است مگر آنکه توضيح و تفسير شود. از اين رو ترجمه خود را در کنار تفسير ارائه داده است.
اين ترجمه که در ضمن تفسير شافي اثر شيخ محمد جعفر دادخواه شيرازي ارائه شد.در بين سالهاي (1326ـ 1356) به تدريج تکميل گشته است.در اين تفسير براي هر آيه دو ترجمه ارائه شده است نخست ترجمه اي تحت اللفظي که پيش از تفسير صورت گرفته است و دوم ترجمه اي محتوا به محتوا و تقريبا آزاد که در ضمن تفسير گنجانده شد ه است.
[1] - هزار سال تفسير فارسي،ص 90
[2] - اهتمام ايرانيان به قران ،ص 225
[3] - تاريخ ترجمه از عربي به فارسي ،ص 63
[4] - گلستان قرآن ، شماره 23 ، ص 18
[5] - عزيز الله جويني ،مقدمه تفسير نسفي ، ص 4
[6] - دانشنامه جهان اسلام، ج 7، ص 81
[7] - هزار سال تفسير فارسى، ص 403
[8] - دانشنامه جهان اسلام، ج 7، ص 81
[9] - تاريخ ترجمه از عربي به فارسي ،ص215
[10] - ترجمه فارسى قرآن رى، ديباچه مصحح، ص چهار
[11] - گلستان قرآن، شماره 23، ص 21
[12] - بنيات، سال ششم،شمار? 31 ،ص 111
[13] - همان،ص 112 و 113
[14] - فهرست نسخ خطي قرآن هاي مترجم کتابخانه مرکزي آستان قدس رضوي، ص
[15] - ميراث جاويدان، شماره سوم، ص 24
[16] - الشريف لاهيجي، بهاءالدين محمد شيخ علي، تفسير شريف لاهيجي، با مقدمه و تصحيح مير جلال الدين حسيني ارموي (محدث)، 1363، شرگت چاپ و انتشارات علمي، تهران.
[17] - سير تطور تفاسير شيعه، ص 109.
[18] - سير تطور تفاسير شيعه، ص 110.
[19] - بررسي يک قرآن مترجم ،ص 151
[20] - همان، ص /168
[21] - همان، ص159
[22] - همان، ص166
[23] - همان،ص 153
[24] - دانشنامه جهان اسلام، ج 7، ص 82
[25] - تاريخ ترجمه از عربي به فارسي ،ص215
[26] - تاريخ ترجمه از عربى به فارسى، ج 1، ص 233
[27] - بنيات شمار? 3،ص 140
[28] - همان ،ص143
[29] - تاريخ ترجمه از عربى به فارسى، ص 237.
[30] - تاريخ ترجمه از عربي به فارسي، ص 241.
[31] - همان، ص 245.
[32] - روضات الجنات،ج 2،ص 214
[33] - بنيات،سال دوم،شمار? 7 ص 182
[34] - محمدرضا انصارى، نقد و بررسى ترجمه شاه ولى الله دهلوى، ترجمان وحى، شماره 3، ص
[35] - اهتمام ايرانيان به قرآن كريم، ص 144
[36] - الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج4، ص 127.
[37] - عيار نقد بر ترجمان وحي ص 69
[38] - اهتمام ايرانيان به قرآن ، ص 84
[39] - ترجمان وحي،شماره 8، ص48
[40] - دانش نام قران و قران پژوهي ج1 ص 545
[41] - دائره المعارف تشيع ج 4 ،ص 215
[42] - سير تطور تفاسير شيعه، ص 169.
[43] - ثقفي تهراني، ميرزا محمد، روان جاويد، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1329، چاپ اول.
[44] - اهتمام ايرانيان به قران کريم، ص 180
[45] - مصطفي رضائي، بنيات، شمار? 21، صفحات 119ـ 112
[46] - دانش نامه قران و قران پژوهي،ج 1،ص 562
[47] - رسول معتمدي ، يکصد سال ترجمه و تفسير فارسي قران کريم، پيام قران شمار? 3،ص 44
[48] - مصباح زاده، عباس، ترجمه قرآن كريم، انتشارات جاويدان، 1337، تهران.
[49] - شعراني، ميرزا ابوالحسن، ترجمه قرآن كريم، 1337، چاپ اول، تهران.
[50] - ايازي، سيد محمد علي، سير تطور تفاسير شيعه، چاپ سوم، 1381 ، قم ،دفتر تبليغات اسلامي ، 145
[51] - حسيني، حسين بن احمد، تفسير اثني عشري، 14 جلد، شركت طبع كتاب، 1339، چاپ اول، تهران.
[52] - سير تطور تفاسير شيعه ، ص 175
[53] - طيب اصفهاني، سيد عبدالحسين، اطيب البيان، 14 جلد، بنياد فرهنگ اسلامي، چاپ اول 1352 ش، چاپ اول، تهران.